چرا من موهای طبیعی خود را به جای استانداردهای زیبایی جامعه انتخاب می کنم؟

با گفتن اینکه موهای من “شبیه بلوغ” است، آنها همچنین سعی داشتند بگویند موهای طبیعی من نباید وجود داشته باشد. سلامتی و تندرستی هر یک از ما را به طور متفاوتی تحت تأثیر قرار می دهد. این داستان یک نفر است «از دیدن عکسهایی از موهای بلوغ و رژ لبهای شیک شما بسیار خسته شدهام.»
کاشت مو : از یک پیام ناشناس کوتاه که مرا به خاطر یک فمینیست و روزنامه نگار «بد» سرزنش می کرد، این توصیف خاص بود که به من نگاه کرد.
پیام این بود که عمداً ظالمانه و آشکارا شخصی باشد.
از نظر اجتماعی، بلوغ ناخواسته و نامطلوب است. ما به عنوان زنان با این روایت – از مقالات مجلات گرفته تا تبلیغات – بمباران می شویم که موهای ناحیه تناسلی ما چیزی است که باید از بین برود.
(فقط به آمار نگاه کنید: از ۳,۳۱۶ زن مورد بررسی منبع مورد اعتماد، ۸۵ درصد موهای ناحیه تناسلی خود را به نوعی حذف کردند. در حالی که ۵۹ درصد گفتند که موهای ناحیه تناسلی خود را برای اهداف بهداشتی برداشته اند، ۳۱.۵ درصد گفتند که موهای ناحیه تناسلی خود را به دلیل “جذاب تر بودن” برداشته اند).
بنابراین با گفتن اینکه موهای من شبیه موهای ناحیه تناسلی است، به این نکته اشاره کردند که نگاه کردن به موهای من نیز توهینآمیز بود – که باید از حالت طبیعی آن احساس شرمندگی کنم.
همانطور که اکثر زنانی که ظاهری از حضور در رسانه های اجتماعی دارند، و بیشتر برای ما در رسانه ها می دانند، قرار گرفتن در معرض ترولینگ چیز جدیدی نیست. من مطمئناً سهم من از نفرت را تجربه کرده ام.
با این حال، اغلب اوقات، من می توانم آن را به عنوان ناله های یک فرد بدبخت بخندم.
اما در حالی که در ۳۲ سالگی با فرهایم راحت هستم، رسیدن به این سطح از پذیرش شخصی سفری طولانی بود.
این ایده که موهای من “نامطلوب” هستند، اعتقادی بود که با آن بزرگ شدم اولین خاطرات من از موهایم تقریباً همیشه شامل ناراحتی جسمی یا احساسی به شکلی است.
همکلاسی مردی که از من پرسید که آیا موهای من در آنجا با موهای سرم مطابقت دارد یا خیر. آرایشگری که در حالی که روی صندلی سالن نشسته بودم، به خاطر غفلت از پشت سرم هنگام بریدن تکه هایی که به ترس تبدیل شده بود، مرا مورد سرزنش قرار داد.
غریبه های متعدد – اغلب زنان – که احساس می کردند از دست زدن به موهای من حق دارند زیرا “فقط می خواستند ببینند که آیا واقعی است یا نه.”
و آن زمانهایی که همکلاسیها به معنای واقعی کلمه چیزهای تصادفی را به حلقههای من چسبانده بودند، وقتی سر کلاس نشسته بودم.
اگرچه بستگانم اصرار داشتند که یاد بگیرم از آنچه ژنتیک به من برکت داده است قدردانی کنم، اما هنوز یک شکاف ناگفته بین من و زنان خانواده ام وجود داشت.
در حالی که من و پدرم فرهای تنگ مشابهی داشتیم، همه زنان خانواده من از قفل های سیاه و مواج اروپای شرقی استفاده می کردند. اگرچه عکسهای خانوادگی تفاوت بین من و اقوام زنم را به وضوح نشان میداد، اما عدم درک آنها در نحوه مراقبت از موهایی مانند من بود که واقعاً تفاوت را به وجود آورد.
و بنابراین من کم و بیش رها شدم تا به تنهایی همه چیز را بفهمم.
نتیجه اغلب ناامیدی و اشک بود. موهای من نیز نقش مهمی در تشدید بسیاری از اضطراب های مرتبط با بدن من داشتند که با افزایش سن بدتر می شدند.
لینک مفید : آیا سیلیکون واقعا برای موهای شما مضر است؟
با این حال، نگاهی به گذشته، اصلاً تعجب آور نیست که موهای من چه تأثیری بر سلامت ذهنی من داشته است.
تحقیقات بارها و بارها نشان داده است که تصویر بدن و سلامت روان با منبع قابل اعتماد مرتبط هستند. و من تمام تلاشم را کردم تا موهایم کمتر به چشم بیاید و سعی کنم با آویزان شدن بدنم مقابله کنم.
بطری ها و بطری های ژل دپ را خالی کردم تا فرهایم تا حد ممکن صاف بماند. بیشتر عکسهای من از اواخر دبیرستان به نظر میرسد که تازه از حمام بیرون آمدهام.
هر زمان که دم اسبی می پوشیدم، موهای بچه را که لبه سرم را پوشانده بودند، با دقت صاف می کردم. آنها تقریباً همیشه بالا می آمدند تا خطی از چوب پنبه های ترد را تشکیل دهند.
حتی یک لحظه واقعاً ناامید کننده وجود داشت که من در حالی که برای یک مراسم نیمه رسمی آماده می شدم به آهن پدر و مادر دوستم برگشتم. بوی سوزش مو هنوز هم امروز مرا آزار می دهد.